ساده بگویم....نگاه زاده علاقست....
اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کند....دیگر تو از ان خود نیستی!
زمان میگذرد و زمانه نیز هم....کودک میشوی...جوان هستی و جوانی نمیکنی!!
میگذری....!پیر میشوی....می مانی....!
باز هم مثل همیشه در پی گمشده ای هستی...!
که با تو هست و نیست....باز در پی ان علاقه پنهان...ان نگاه همیشه تازه هستی....
باز ان دو چشم روشن عشق را در غبار بی امان زمان جستجو می کنی....!
غافل از ان که او دیگر تکه ای از تو شده....سایه ای خوش بر دل تو....!
گوشه گوشه این دل خراب سرشار از عطر نگاه توست....!
عزیز دل!!
***************************************************
همین که پیش هم باشیم
همین که فرصتی باشه
همین که گاهی چشمامون تو چشم اسمون باشه
همین که گاهی دنیارو با چشمای تو می بینم
بازم حس میکنم زندم
بازم حس میکنم هستم
بگو با بودنت دل رو به کی غیر از تو می بستم
همین که میشه یادت بود تو روزایی که درگیرم
که گاهی ساده میخندم‚ گاهی سخت دلگیرم
همین احساس خوبی که دلت سهم منو داده
همین که اتفاق عشق برای قلبم افتاده
بازم حس میکنم زندم
***************************************************
یه روز دلم گرفته بود مثل هوای بارونی
از اون هواها که خودت حال و هواشو می دونی
اکه بشه با واژه ها حالمو تعریف بکنم
تو هم منو شعر منو با همه حست میخونی
یه حالی داشتم که نگو یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من جایی گذاشتم که نگو
یه جایی که می گردم دوباره پیداش میکنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش می کنم
***************************************************
گفتند به اندازه گلیم هایتان
و به اندازه دهان هایتان
اما حرفی از وسعت ارزوهامون نزدند......!!

|